ای وای بر اسیری کزیاد رفته باشد *** در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله *** در خون نشسته و او چون باد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا *** صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
ازآه دردناکی سازم خبر دلت را *** روزی که کوه صبرم برباد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی *** گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد